دنیا و ژئوپلیتیک پساکرونایی؛ پنج سناریو در خصوص آینده دنیا پس از کرونا

به گزارش مجله گوگل ایرانی، جوزف نای استاد برجسته علوم سیاسی در دانشگاه هاروارد، در مقاله ای برای پایگاه خبری پراجکت سیندیکیت، به سناریو های احتمالی در خصوص نظم جهانی در عصر پساکرونا پرداخته است. وی در این رابطه می نویسد:

دنیا و ژئوپلیتیک پساکرونایی؛ پنج سناریو در خصوص آینده دنیا پس از کرونا

هیچ تصور درست و دقیقی نمی توان در خصوص آینده داشت مگر اینکه آینده یِ مذکور اتفاق بیفتد و بتوانیم شاهد آن باشیم. از این رو، هر تلاشی جهت پیش بینی ژئوپلیتیک آینده دنیا در بحبوحه پاندمی ویروس کرونا، بایستی گزاره های مختلفی را در نظر بگیرد و سناریو های مختلف در خصوص آینده دنیا را شامل گردد. من (جوزف نای)، پنج پیش بینی محتمل در خصوص آینده دنیا در سال 2030 ارائه می کنم. با این حال، واضح است که موارد دیگری نیز غیر از پیش بینی های من، قابل تصور هستند.

سرانجام نظم لیبرال دنیای

نظمِ دنیایِ بنیان گذاشته شده توسط آمریکا در عصر پس از جنگ دنیای دوم، چهارچوبی از نهاد ها و سازمان های بین المللی را در بر می گرفت که به آزاد سازی قابل توجه تجارت و اقتصادیه بین المللی منجر شد. حتی قبل از پاندمی ویروس کرونا، این نظم بین المللی توسط خیزش چین و همچنین رشد و نمو سیاست های پوپولیستی در دموکراسی های غربی، به چالش کشیده شده بود. چین برای سال ها از نظم بین المللی فعلی سود برده است، با این حال، همزمان با افزایش وزن استراتژیک این کشور در عرصه معادلات بین المللی، پکن به نحو فزاینده ای به بازتعریفِ استاندارد ها و قوانین در عرصه دنیای، اصرار می ورزد.

در برابر این جریان، ایالات متحده آمریکا مقاومت می نماید، نهاد ها و سازمان های بین المللی ارزش و کارایی خود را از دست می دهند و به طور کلی، جریان ملی گرایی بیش از پیش تقویت شده است. در این راستا شاهدیم که آمریکا همچنان خارج از سازمان بهداشت دنیای و توافق آب و هوایی پاریس است. پاندمی ویروس کرونا به وسیله تضعیف موقعیت دنیایِ آمریکا و نقش برجسته آن در راستای مدیریت نظام بین الملل، در چهارچوب این سناریو عمل می نماید.

تکرار تراژدی ظهور اقتدارگرایی در دنیا در دهه 1930

بیکاری گسترده، افزایش نابرابری ها، و مسائل گسترده اجتماعی و اقتصادی برای جوامع مختلف موجب خواهد شد تا زمینه برای ظهور نوعی سیاست اقتدارگرایانه، به همراه رهبران اقتدارگرا فراهم گردد. در این فضا، سیاستمدارانی ظهور خواهند کرد که با تمسک به سیاست های ملی گرایانه و پوپولیستی، تمام سعی خود را خواهند کرد تا قدرت را به دست گیرند. در این چهارچوب، بایستی انتظار او گیری سیاست های محلی و ملی گرایانه و همچنین گسترش حمایت گرایی در عرصه اقتصاد را داشته باشیم. از سویی، تعرفه ها بر کالا های وارداتی افزایش می یابند و سیاست های سخت گیرانه ای بر مهاجران و پناهجویان تحمیل خواهد شد. در این فضا، دولت های اقتدارگرا به دنبال تحکیم دامنه منافع منطقه ای خود هستند و به شیوه های مختلفی از دخالت های خارجی، دامن می زنند. امری که در نوع خود، احتمال منازعه و جنگ و درگیری را افزایش می دهد. بعضی از این فرایند ها تا قبل از سال 2020 به وضوح قابل مشاهده بوده اند، با این حال، چشم انداز های نه چندان امیدبخش در خصوص بازیابی و بهبود اقتصاد دنیای (که عمدتا به دلیل سازگار نشدن با شرایط و مقتضیات ناشی از شیوع ویروس کرونا ایجاد شده)، احتمالِ به حقیقت پیوستن این سناریو را افزایش می دهد.

ظهور یک نظم دنیایِ چینی

همزمان با اوج گیری و شیوع گسترده ویروس کرونا در اقصی نقاط دنیا، فاصله اقتصادی میان چین و رقبای بین المللی آن نظیر اتحادیه اروپا و به ویژه آمریکا، به نحو قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. انتظار می رود که چین در اواسط دهه 2020 از اقتصاد رو به زوال آمریکا سبقت بگیرد و اقتصاد چین بتواند فاصله خود با اقتصاد های نوظهوری نظیر برزیل و هند را نیز بیش از پیش افزایش دهد. از سویی نباید فراموش کرد که چین در اتحاد راهبردی خود با روسیه نیز، شریک و طرفِ برتر است. در این راستا، بیراه نیست اگر چین در عرصه بین المللی مطابق با افزایش قدرتش، درخواست کسب امتیازات بیشتر را مطرح سازد. چین با ارائه ابتکاراتی نظیر یک کمربند، یک راه، نه فقط درصدد تاثیرگذاری بر همسایگانش است، بلکه اثرگذاری بر کشور های فرامنطقه ای در اروپا و آمریکای لاتین را نیز دنبال می نماید. همزمان با اوج گیری قدرت چین در عرصه بین المللی، هرگونه اقدامی علیه چین، پرهزینه خواهد شد.

این اقدامات از آن رو پرهزینه تلقی می شوند که یاری های اقتصادی و یا سرمایه گذاری های چین در کشور های مختلف دنیا را به خطر می اندازند و آن ها را از دسترسی به عظیمترین بازار مصرفی دنیا محروم می سازند. با توجه به اینکه دموکراسی های غربی در مقابل چین، تحت تاثیر ویروس شیوع گسترده ویروس کرونا، عمیقا تضعیف شده اند، دولت چین و شرکت های عظیم چینی این فرصت را خواهند یافت تا در بازتعریف دستورکار و ساختار سازمان ها و نهاد های بین المللی نقش مهمی بازی نمایند و عملا به تعریف اصول و هنجار های جدید بپردازند.

استقرار دستورکار و نظمِ سبز بین المللی

تمامی سناریو هایی که از آینده ترسیم می شوند، لزوما منفی نیستند. افکار عمومی در بسیاری از دموکراسی ها، روز به روز بر میزان توجه خود به مساله تغییرات آب و هوایی و حفاظت از محیط زیست می افزایند. بعضی از دولت ها و شرکت های عظیم و مطرح، برای نشان دادن واکنش مناسب به این مسائل، اقدام به بازآرایی مجدد ساختار خود می نمایند. حتی قبل از بحران شیوع ویروس کرونا، پیش بینی های در خصوص استقرار یک دستورکار جامع بین المللی در سال 2030 که هدف اصلی آن توجه به مسائل محیط زیستی باشد، ارائه می شد. بحران پاندمی ویروس کرونا، به وسیله برجسته سازی ارتباطات میان سلامت انسان ها و شرایط سالم محیط زیستی کره زمین، بر تحقق هر چه بیشتر این دستورکار، دامن خواهد زد.

برای مثال، افکار عمومی آمریکا متوجه شده اند که بودجه 700 میلیارددلاری وزارت دفاع آمریکا نتوانست مانع از این گردد که این کشور بتواند از خود در برابر بحران شیوع ویروس کرونا محافظت کند. اکنون این کشور با دارابودن بالاترین تعداد مبتلایان و مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا در دنیا، عملا با تلفات سنگینی روبرو است که بیش از تلفات آمریکا در کل جنگ های آمریکا از سال 1945 تا به امروز است. همین مساله موجب خواهد شد تا سمت و سوی حکمروایی، احتمالا در آمریکا تغییر کند و توجهات از حوزه سخت قدرت، تا حد زیادی به حوزه های نرم، تغییر پیدا نمایند و زمینه برای ظهور سیاست هایی نظیر سیاست سبز/Green Politics و توجه به مسائل زیست محیطی و بهداشتی، هموار گردد.

نظم گنگ و مبهم دنیای

در سال 2030، بحران شیوع ویروس کرونا به همان اندازه ای ناخوشایند به نظر خواهد آمد که شیوع ویروس آنفلوانزا در سال های 1920-1918، ناخوشایند به نظر می رسید. بدون تردید، این پدیده نیز آثار و تبعات ژئوپلیتیک و بلندمدت زیادی را به دنبال خواهد داشت. شرایط و اوضاع قبلی همچنان پاربرجا به نظر می رسند. با این حال، با توجه به: رشد فزاینده قدرت چین، گسترش پوپولیسم داخلی و قطبی گرایی در غرب، و ظهور بیش از پیش نظام های سیاسی اقتدارگرا، انتظار می رود که حدی از دنیای شدن اقتصادی، به همراه میزانی از آگاهی جمعی در خصوص اهمیت دنیای شدن در خصوص مسائل زیست محیطی، با ایجاد این آگاهی که دیگر هیچ کشوری به تنهایی نمی تواند مسائل پیش گفته را حل نماید، حاکم گردد. محتمل است که آمریکا و چین در خصوص مسائلی نظیر مقابله با شیوع بیماری های اپیدمیک و تغییرات آب و هوایی، با یکدیگر همکاری های جدی را انجام دهند.

این مساله در شرایطی اتفاق خواهد افتاد که آن ها همچنان در بعضی حوزه های راهبردی، روابط رقابت آمیزی را با یکدیگر تجربه می نمایند. تحت شرایط مذکور، دوستی بین المللی محدود است، اما رقابت ها، تحت مدیریت قرار می گیرند. انتظار می رود بعضی نهاد ها و موسسات بین المللی نابود شوند، اما بعضی دیگر، یا بازسازی شوند و یا حتی نهاد های جدیدی ایجاد شوند. در چهارچوب این سناریو، شاید آمریکا همچنان قدرت برتر دنیای باشد، اما به طور حتم، از قدرت و نفوذ سابق خود برخوردار نخواهد بود.

*نویسنده: جوزف نای، وی استاد علوم سیاسی در دانشگاه هاروارد و واضع نظیر قدرت نرم است.

منبع: فرارو
انتشار: 21 آبان 1399 بروزرسانی: 21 آبان 1399 گردآورنده: iranigoogle.ir شناسه مطلب: 1216

به "دنیا و ژئوپلیتیک پساکرونایی؛ پنج سناریو در خصوص آینده دنیا پس از کرونا" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "دنیا و ژئوپلیتیک پساکرونایی؛ پنج سناریو در خصوص آینده دنیا پس از کرونا"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید