مهران رجبی از داوری شدن تا داوری کردن!
به گزارش مجله گوگل ایرانی، هم میهن نوشت: مهران رجبی در چند ماه اخیر بازیگری بوده که بیش از هم صنفان خود در کانون توجه و البته نقد افکار عمومی قرار داشته است. بخشی از این نقد ها فارغ از مواضع سیاسی و اجتماعی و بیشتر ناظر بر گستره و تنوع فعالیت های او در حوزه های مختلف بود. از اجرای مسابقه خودمونی در شبکه سه تا حضور در برنامه پیرانه سر در شبکه سلامت و هم بازی در سریال آزادی مشروط شبکه یک و نمونه هایی از این دست. به همین بهانه، انواع و اقسام جوک ها و کلیپ های طنز در نقد این بازیگر در شبکه های اجتماعی فراوری شده است که حضور پررنگ او در رسانه ها را مورد تمسخر قرار می دهد.
جالب اینکه چند سال پیش هم حضور زیاد او در انواع مدیوم های نمایشی موردانتقاد نهاده شد و حتی خودش در یکی از مصاحبه ها گفت، فقط در کانال کولر نیستم. همین اظهارنظر هم در شبکه های اجتماعی در قالب کاریکاتور فراوری شد تا گفته خودش به نقد علیه خودش تبدیل گردد.
مهران رجبی البته به این واکنش ها، پاسخ داد و در مصاحبه ای اظهار کرد: بازیگر ها عاقل تر از این چیز ها هستند که مرعوب فضای مجازی شوند. می دانیم کسانی که تهدید و توهین می نمایند اغلب خارج از کشورند. کمی باید دل به فضای مجازی ندهند. می گوییم فضای مجازی! فضای حقیقی زندگی است که مردم و بازیگران درگیرند. بهتر است اگر کسی صدای مرا می شنود زندگی اش را از فضای مجازی به فضای حقیقی بیاورد.
نقد این صحبت رجبی و اینکه چه نسبتی بین واقعیت در فضای مجازی و فضای حقیقی دارد، بماند برای بعد. حالا در خبر ها آمده است که مهران رجبی در کنار حسن عباسی و جهانگیر الماسی به عنوان داور بخش داستانی سیزدهمین جشنواره عمار انتخاب شده اند.
این انتخاب، اما نقد های جدی تری را به ویژه از سینمای سینماگران، کارشناسان و منتقدان سینمایی به همراه داشت که چرا مهران رجبی؟ البته این چرا با دامنه و عمق بیشتری در ارتباط با حسن عباسی هم مطرح شد؛ به این دلیل که او چه تخصص و تجربه ای در حوزه سینما دارد که باید به عنوان داور یک جشنواره سینمایی انتخاب گردد؟ پاسخ به این پرسش خود به قال و مقالی دیگر احتیاج دارد که هدف این یادداشت نیست.
برگردیم به مهران رجبی که این روز ها مثل زبل خان در همه جا حضور دارد؛ گرچه از شدت حضور دیده نمی گردد و این همان نکته ای است که مهران رجبی به آن توجه ندارد و همین تعدد حضورش به ضد خودش تبدیل شده است. گاهی وقتی چیزی یا کسی بیش ازحد در دسترس باشد در واقع از دید خارج می گردد. به عبارتی دیگر همواره و همه جا بودن، آن سوی غیبت و فقدان است و جلوی چشم بودن زیاد به معنای به چشم نیامدن است.
فارغ از تعدد حضور، پرسش این است که آیا معروفیت یک بازیگر دلیلی بر شایستگی او برای داوری در یک جشنواره است و آیا داوری یک جشنواره سینمایی احتیاجمند تخصص و دانش تئوریک و نظری است. مهران رجبی البته فارغ التحصیل هنر است. او لیسانس گرافیک از دانشگاه تهران و فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه تربیت مدرس دارد که هیچ کدام از آن ها ربطی به سینما و دانش سینمایی ندارد؛ گرچه از هنر گرافیک در سینما استفاده می گردد.
بااین حال تجربه حرفه ای می تواند به جای دانش نظری، ملاکی برای داوری باشد، اما از این حیث هم مهران رجبی قرار نیست در این جشنواره به داوری بازیگری بپردازد یا صرفاً به داوری بازیگری بپردازد بلکه عناصر مختلف یک فیلم داستانی محور های داوری او هستند. آیا تجربه مهران رجبی که به دو حوزه بازیگری و مجری گری محدود می گردد شایستگی او را به عنوان داور یک جشنواره سینمایی تائید می نماید؟
انتخاب رجبی به عنوان داور جشنواره را می توان نشان از قحط الرجال هنرمندان صاحب نظر و بی انگیزگی آن ها برای داوری در جشنواره ها هم دانست، اما به نظر می رسد به جز این دلیل نزدیکی مهران رجبی از حیث اعتقادی و نظری به مبانی ایدئولوژیک و اصول استراتژیک جشنواره عمار دلیل دیگر این انتخاب است که گفتمان خاصی را نمایندگی می نماید و کاراکتر او با این گفتمان مماس است.
از این حیث شاید سیاست گذاران جشنواره عمار در انتخاب مهران رجبی درست عمل نموده اند، اما پرسش این است که چرا مهران رجبی در چنین شرایطی که همه به حضور پررنگ و مستمر او در فضای رسانه ای انتقاد دارند این داوری را قبول کرد؟ آیا این نوعی خودتخریبی نیست؟
آیا بهتر نیست برای مدتی مهران رجبی برای حفظ اعتبار و جایگاه حرفه ای خود بعضی پیشنهاد های کاری را نپذیرد؟ به ویژه در حوزه ای که برای احراز شایستگی به دلایل بیشتری احتیاج است. شهید چمران جمله معروفی دارد که: آن کس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، بی تقواست. آیا این جمله مشمول داوری جشنواره نمی گردد؟ آیا زمان آن نیست که مهران رجبی برای حضوری مؤثر، غیبتی موقت را انتخاب کند؟
منبع: فرارو